سیاه مشق های ما

وب نوشت های احمد مسرت

سیاه مشق های ما

وب نوشت های احمد مسرت

حکمت در خلقت

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای

خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد.

سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد

آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد.  پروانه به راحتی از پیله

خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود.

آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز، گسترده و

محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند

هیچ اتفاقی نیفتاد!

 در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.

چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمیدانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای

 خروج از سوراخ آن،  راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده

 بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.

درگذشت ناگهانی هنرمند بیله سواری ؛یاورمحمدزاده؛

پرواز بی صدای طنز پرداز شهر

             

                                         " یاور "                       

 

او پرهیاهو بود وساکت ، پر از شوربود و غرق در درد درون ، کمتر جمعی و

 

جایی بود که با ورودش خنده را با خود به ارمغان نیاورد ، باورتان میشود ؟؟

 

باورمان نخواهد شد ...اما چه کنیم که باقی خداست و بس ...کل من علیها

 

فان ...

 

 

در بامداد امروز (11 دی ماه 88) مثل همیشه بی صدا جنجال کرد هیاهو به

 

پا نمود و پرید ورخت بربست تا به دیار جاودان بشتابد ..هنوز در شوک خبر

 

اوج ناگهانیش هستیم ...همه جمعند همه...واین کلمه چه سخت است

 

وقتی یکی را درمیان" همه" نباشد همین تاسوعا در سر قبر "شهروز "

 

دیدیمش ...و ..........

 

حال ....

 

 

بازیگر نمایش های طنز بیله سوار ، یاور محمدزاده (از اعضای

 

اصلی گروه هنری رجاء)در 29 سالگی ، دیده بر دنیای دنی و فانی بربست و

 

ما ماندیم و خاطره بازی هایش در نمایشهای " سن آغا ، من آغا" و " چال

 

ها چال " و " سارای "و " تغلب تقلب " و...بیشمار طنازی اش در صحنه ...

 

 

خدایش بیامرزد ..خدایمان بیامرزدمارا  ..خدایمان صبر وتوان تحمل داغ عزیز از

 

دست رفته ، دهد ...خدا دلهایمان را مهر به هم نوع و هم دل ببخشاید و خدا

 

بیامرزدمان ...........یادش هرگز فراموشمان مباد .....روحش شاد ....

 


عرادار..یا وفادار؟؟؟؟

آن روز حسین بیشتر از آب ..

تشنه لبیک بود!!!

افسوس که ...

بیش از افکار عالیش

زخم های تنش را دیدیم ...

و بالاترین دردش را بی آبی دانستیم

....و امروز ....

حسین بیش از عزادار ...

تشنه !!!!!

وفادار است ........

 

     ایام تاسوعا و عاشوارای پیامبر جاودان آزادی تسلیت باد