سیاه مشق های ما

وب نوشت های احمد مسرت

سیاه مشق های ما

وب نوشت های احمد مسرت

تعامل از شعار تا شعور !!

تئاتر کاری گروهی است و جمع بودن و مسئولیت پذیری در ذات پویا و جوشان آن متبلور و متجلی است تئاتر علیرغم اینکه بومی است ؛ انسانی است و قطعا در جغرافیا نمی گنجد . و اصولا یکی از دلایل انسانی نامیدن این هنر ؛ به علت توان برقراری ارتباط با هر زبان و تفکر و ایدئولوژی است . با تئاتر است که با آواها و حرکات نمایشی باوجود داشتن زبان مختلف باهم انس می گیریم و همدیگر را درک کرده و به فهم مشترک می رسیم . حال با این اوصاف اگر یک نمایش بخواهد در بطن

گروهی خود؛ تعاملی دوستانه و منطقی داشته باشد ستون هیچ کاشانه ای نباید بلرزد و نمی لرزد عده ای از دوستان ( اعم از موافق و مخالف بنده ) معترض حقیر شده اند که : شما کجا ؟ مشگین شهر کجا ؟ من دوست دارم بپرسم که : چرا نه ؟؟ مگر ما مدعی تعامل و هم اندیشی نیستیم ؟ مگر موطن یکی با کار در یک محیط دیگر تغییر می کند ؟ مگر همین بروبچه های تئاتر مشگین شهر از خانواده تئاتر این دیار نیستند ؟ مگر ماها روزی در انتخابات انجمن استان دست به دامان همین نوع از بچه نشدیم ؟ اصلا ایراد کار کجاست ؟ چرا منطقی ابراز نظر نمی کنیم ؟ اولا اگر به نویسنده است که سالیان سال است جغرافیا معنی پوشالی خود را از دست داده ! اگر به بازیگراست ..که حداقل در استان اردبیل خوشبختانه ؛ شایستگی جای جغرافیا را گرفته است . اگر به گروه و تعصب بومی گرایانه است و درج نام شهر ؟؟ که دوست و دشمن می دانند احمد مسرت چه زجرها و سختی ها که در این راه نکشیده . . (آماده شنیدن مخالفان این مبحث هستم ) .اما اندکی صداقت و نیک اندیشی و واقع بینی می طلبد که دریابد این کار ( کار تئاتر در مشگین شهر )نیز دقیقا همسو با تعامل منطقی و بومی گرایانه است .. و اصولا اگراین عزیزان  تاریحچه تئاتر بیله سوار مطالعه فرمایند متوجه ارتباط قدیمی این دو فرهنگ خواهند شد ..اما ای کاش با دیگران هم اگر نبودیم لااقل با خود صادق بودیم : که بابا ما چه کردیم و جه میخواهیم و جه اندازه مختاریم خود را قیم جغرافیا بدانیم ؟ برای این جغرافیا در طول زندگی هنری مان چه هزینه کردیم ؟ من نه تنها از کار با بچه های تئاتر مشگین شهر شرمسار نیستم بلکه خرسند م و مفتخر که در اندک مدتی کاری را آماده و حداقل به بخش جنبی جشنواره رسانده ام ( که حرف و حدیث  و بحث خاص خود را دارد ) . چرا وقتی تعامل یک طرفه و علی الظاهر به نفع ماست میشود شعار ؟؟!! اما وقتی جایی برای خود دراین دایره نمی بینم و از درک مفهوم واقعی آن عاجزیم متوسل به طعنه و کنایه و قهر و ناز واتهام و هزار عملکرد ناشیانه میشویم ؟ شعور آنست که دریابیم .  و اگر این نوع تعامل بدعت است من به آن افتخار می کنم چرا که فقط و فقط به تئاتر به عنوان هنر راستین انسانی می اندیشم و بس . درادامه بیشتر خواهم گفت . اما از دوستان صادق و صادقان دوست می خواهم خیلی صریح این امر را به نقد بگذارند اطمینان داشته باشند که حقیر انتقادات سازنده دوستان را به گوش جان پذیرا خواهم بود وبه کار خواهم بست پس بنده را از ارائه نظراتتون بی نصیب نگذارید ...ممنون

نتایج بازبینی جشنواره تئاتر استانی ؛ استان اردبیل

 

تماشاگران صادق قضاوت هئیت محترم بازبینی را در جشنواره

نظاره کرده وبه قضاوت بنشینند ....بی هیچ حاشیه و

تفسیر ..فقط فنی ..تکنیکی ..و کیقیتی ؟؟؟!!!

بخش جنبی :

–نمایش : شبهای بارانی -  کار : حسن سعیدی  از خلخال

- نمایش : تبارتیره گون غبارو ترانه – کار : احمد مسرت از مشگین شهر

بخش رقابتی :

– نمایش : سربه ازای سرنیزه – کار : اصغرسعادت از پارس آباد

 – نمایش : سوگ مهر – کار :غریب منوچهری از پارس آباد

– نمایش : مغزهای کنسروی – کار : عباس بهبودی از اردبیل

– نمایش :حکایت مروارید - کار : صمد واحدیزاده از اردبیل

- نمایش : دست هزار- غریب کار: مجید واحدیزاده از اردبیل

– نمایش : تبار خون – کارتوحید معصومی از اردبیل

درخشش بیله سواریها در جشنواره آئینی سنتی استان اردبیل

15 مهر 88 مراسم اختتامیه جشنواره استانی نمایش های آئینی سنتی که روز 12 مهر در بیله سوار کلید خورده بود ( شرح در مطالب قبلی ) در مشگین شهر برگزار شد از نکات قابل توجه مراسم  اجرای زنده موسیقی آذری و حضور چشمگیر بانوان در این بخش بود و نیز تک نوازی کودک خردسال ( الهی )در نوع خود جالب بود دکور چشم نواز منظره سنگ های ایستاده کار جالب دیگری بود که صجنه آرای مراسم بودونیز اجرای نمایش " تاپدوق " کار آقای کاظم جهانگیرزاده و با بازی خوب و جذاب  " جلال محمد لو "پیشکسوت تئاتر مشگین شهر تحسین حاضرین  را برانگیخت  در مراسم قرائت آرا داوران "احمد مسرت " هنگام اعلام نامش بعنوان تقدیر ویژه نویسندگی و کارگردانی ؛ قبل از دریاقت جایزه خود  ؛ لوح سپاسی را به رسم یادبود و به پاس میزبانی شایسته ؛ از طرف هنرمندان نمایش بیله سوار ( با امضا خود و جابر فتحی ) ؛ تقدیم آقای "محمد تقی آهنگری " رئیس اداره  فرهنگ و ارشاد مشگین شهر نمود .لحظه روبوسی وی و "جلال محمدلو " و " بهمن خادم مسجد " سه پیش کسوت تئاتر استان نیز نمایشی از وحدت و یکدلی نسل پیشین نمایشگران را به رخ همگان کشید. جو صمیمی هنرمندان بویژه بیله سواری ها وقتی به اوج خود رسید که هنرمند خردسال بیله سواری " سینا باوفا " از تریبون اهدا جایزه خود را به " احمد مسرت " اعلام کرد این کار وی موجب حلقه زدن اشک در چشمان خیلی ها شد و این کار توسط سائر اعضای گروه بویژه " جابر فتحی "قدیمی ترین بازیگر فعال بیله سوار تکراری تحسین برانگیز داشت بدین ترتیب خردسال ترین و باسابقه ترین بازیگران بیله سوار درس وفا و حرمت و نکوداشت ( احمد مسرت ) پیش کسوت شهرشان  را عملا به نمایش گذاشتند امید که این صفا و صمیمیت جاودانه باقی باشد .

بیله سواریها که با دو نمایش (" اوخرمندن بو خرمنه کندیمیز – نوشته و کار احمد مسرت ) و ( " کورزاد " نوشته رضابهشتی و کار جابرفتحی ) در این جشنواره حضور داشتند هفت بار به روی صحنه فرا خوانده شدند :

1 – احمد مسرت -  نویسندگی و کارگردانی (از نمایش " اوخرمندن ...)

2 –رضا بهشتی آتشگاه – نویسندگی ( از نمایش " کورزاد " )

3 –چابر فتحی –بازیگری ( از نمایش " کورزاد " )

4 – محمد عبدیزاده – موسیقی ( از نمایش " کورزاد " )

5 – سینا باوفا – بازیگری (از نمایش " اوخرمندن ...)

6 – فخرالدین هوشیا ر – بازیگری (از نمایش " اوخرمندن ...)

7 – سجاد محبی – بازیگری (از نمایش " اوخرمندن ...)

 جزئیات اختتامیه متعاقبا درج خواهد شد .